جدول جو
جدول جو

معنی حاجی تمجه - جستجوی لغت در جدول جو

حاجی تمجه
او راست: مجمع القواعد، بزبان ترکی در حساب، (کشف الظنون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ زَ)
قریه ای است بزرگ مرکز ناحیتی مرکب از هشت قریه در حدود ولایت قسطمونی در شمال غربی آماسیه بر ساحل رود قزل آیرماق. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(حَ زَ)
یکی از بزرگان زمان امیر شیخ حسن کوچک است. رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو ص 177 و 198 و حبط ج 2 ص 78 شود
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان میان دورود شهرستان ساری، از توابع دهستان
فرهنگ گویش مازندرانی